اتاق دلم

دوست بهترین همسایه دل است

یه حس معصومانه

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

خیلی وقت بود ندیده بودمش. تو ایستگاه منتظر ماشین بودم که یدفعه دیدم  یکی داره تند تند میاد سمت من. برگشتم نگاهش کردم که دیدم بله خودشه. به روش لبخند زدم. یدفعه اومد و خودشو انداخت تو بغلم. حس کردم چقد منو دوست داره. گفتم: چی شده؟ مهربون شدی؟ خبر جدیدی هست که من ازش بی خبرم؟! گفت: آره خب دوستت عروس شده. گفتم: ای کلک چشم منو دور دیدی دیگه! با معصومیت خاصی گفت: حالا تغییری هم کردم؟! گفتم آره ... چشمات!


+ بعضی وقتا بهترین حس دنیا رو از تو حاشیه ترین آدمای زندگیت می گیری!


  • سمانه.میم

نظرات  (۳)

  • سکوتـــــــــ پاییزی
  •  عشق از چشماش میبارید....
    پاسخ:
    دقیقا چشماش میخندید
  • شاهزاده شب
  • چقد خوب بود این :)
    پاسخ:
    سوسنم😆
  • خانوم ِ لبخند:)
  • چه خوبه آدم از خندیدن چشمای یه نفر، حس خوب بگیره...حتی به قول خودت، حاشیه ترین آدم زندگیت : )
    +بنده خوشحالی خودمو از بازگشایی مجدد اتاق دلم اعلام می کنم :*
    پاسخ:
    و من بسی خوشحالتر که چشمای مهربونت اینجا رو میخونه :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی